ا ین دیگه اشکای اخرمه

اینا دیگه اشکای آخرمه دیگه قسم خوردم هیچ وقت به خاطر

تو به خاطر خاطراتی که داشتیم گریه نکنم.. گریه نکنم حتی برای سبک

 شدنم.. دیگه به خودم اجازه نمیدم به خاطر هر آدم بی سر و پایی گریه

کنم..

تنهام.. تنها میمونم.. تنهایمو با هیچ چیزی عوض نمیکنم..

خیلی خواستم بمونی ولی نشد..

منو عاشق بدونی نشد..

ببخش اگه آخر عشق ما چیزی جز پشیمونی نشد..........

شد..

 

باید فراموشت کنم، چندیست که تمرین میکنم..

من می توانم!! می شود!! آرام تلقین میکنم..

حالم، نه اصلا خوب نیست.. تا بعد بهتر میشود..

فکری برای این دل آرام غمگین میکنم..

من می پذیرم رفته ای و بر نمی گردی همین..

خود را برای درک این صد بار تحسین میکنم..

کم کم زیادم می روی!! این روزگار و رسم اوست..

این جمله رو با تلخی اش صد بار تضمین میکنم.. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد