تو می رفتی وآهنگ غم انگیز قدمهایت به سویم باز می آمد.
واندوه تنهایی خرمن گل های عشقم را خزان می کرد.
تو می رفتی ومن همچون پرستو های غمگین
درفضای آسمان های تیره پر می گشودم...
تو میرفتی ومن با اشک هایم شعله های عشق و آتش و
اندوه را می پوشاندم...
تو رفتی وحتی نگاهی به پشت سرت نکردی که مرا ببینی که هنوز
نگاهت می کردم....
برو بی وفا.....