هیچ نسبت فامیلی نداریم عزیز منهم مثل شما خیلی وقته میرم وبلاگ همسرشون و فکر میکنم با کمک امام حسین دل همسرشون اروم بگیره ممنون که پذیرفتین از اول محرم شرو کنین
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟ که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تورا من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند درشاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم تورا من چشم درراهم . شباهنگام،دران دم ،که برجا،دره ها چون مرده ماران خفته اند؛ در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام. گرم یادآوری یانه من از یادت نمی کاهم. تو را من چشم در راهم.
وقتی صدای بارون می پیچه توی ناودون پر می کشه پرستو، به زیر طاق ایوون وقتی پرنده صبح، رو شاخه ها می شینه خورشید خانم یه خوشه شبنم زگل می چینه ابری ترین هوا رو توچشم تو میبینم شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم وقتی که بوی بارون می پیچه توی جنگل اقاقی از لطافت میشه یا طاقه مخمل وقتی که ابری میشه چشمای سبز بیشه دستای خیس بارون، می مونه روی شیشه ابری ترین هوا رو توچشم تو میبینم شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم حالا شبا که نیستی چشمای من میباره آواز گریه هاتو بیاد من میاره بعد تو دست بارون رو شونه های گل نیست رو شاخه اقاقی، جا پای سبز گل نیست جا پای سبز گل نیست
رفتی و خاطره های تو نشسته تو خیالم بی تو من اسیر دست ارزوهای محالم یاد من نبودی اما من به یاد تو نشستم غیر تو که دوری از من دل به هیچ کسی نبستم هم ترانه یاد من باش بی بهانه یاد من باش وقت بیداری مهتاب عاشقانه یاد من باش اگه بودی با نگاهت میشد از حادثه رد شد میشه تو اتیش عشقت گر گرفتن و بلد شد اگه دوری اگه نیستی نفس فریاد من باش تا ابد تا ته دنیا تا همیشه یاد من باش
سلام هانیه جون من که آخرش نفهمیدم هاجر هستی یا هانیه وبتو خوندم یعنی همین شعرایی که تو همین صفحه بود را کامل خوندم خوشگل بود اما بعضیاشو با سختی خوندم آخه هرچی زور میزدم وزنش جور درنمیومد راستی من ؟آپم یه سر بیا پیشم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
واااااااای عاشق وبت و خودتم آپ کردی خبرم بکنیاااااااااااااا
هانیه جان
ممنون از موافقتت
شما جز ۸ قران مجید رو قرائت بفرمایین
از اول تا رهم محرم هم وقت دارین
خدا اجرتون بده...
[قلب][قلب]„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„قاصـــــــدک„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„[قلب][قلب]
[گل][گل][گل]„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø „¸javid¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„[گل][گل][گل]
„¸ ¸„ø¤º°¨„¸ ¸„ø¤º°„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„¨¨°„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„º¤ø„¨°º¤ø„
[قلب][قلب]„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„قاصـــــــدک„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„[قلب][قلب]
[گل][گل][گل]„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø „¸javid¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„[گل][گل][گل]
„¸ ¸„ø¤º°¨„¸ ¸„ø¤º°„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„¨¨°„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„º¤ø„¨°º¤ø„
[قلب][قلب]„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„قاصـــــــدک„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„[قلب][قلب]
[گل][گل][گل]„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø „¸javid¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„[گل][گل][گل]
„¸ ¸„ø¤º°¨„¸ ¸„ø¤º°„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„¨¨°„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„º¤ø„¨°º¤ø„
[قلب][قلب]„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„قاصـــــــدک„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„[قلب][قلب]
[گل][گل][گل]„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø „¸javid¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„[گل][گل][گل]
„¸ ¸„ø¤º°¨„¸ ¸„ø¤º°„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„¨¨°„¸ ¸„ø¤º°¨¨°º¤ø„º¤ø„¨°º¤ø„
بابا اشم وبم رو اضافه کن
هیچ نسبت فامیلی نداریم عزیز
منهم مثل شما
خیلی وقته میرم وبلاگ همسرشون و فکر میکنم با کمک امام حسین دل همسرشون اروم بگیره
ممنون که پذیرفتین
از اول محرم شرو کنین
یعنیی به این اشم لینک کن
*ღღ☆*قاصدک*☆ღღ*
ok
بابا تو کامل لینک نکلدیی کامل لینک کن
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تورا من چشم در راهم شباهنگام
که میگیرند درشاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تورا من چشم درراهم .
شباهنگام،دران دم ،که برجا،دره ها چون مرده ماران خفته اند؛
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام.
گرم یادآوری یانه من از یادت نمی کاهم.
تو را من چشم در راهم.
سلام اشتباه نوشتی
یا ثبتش نکردی
بعد ثبت نشون میده
وقتی صدای بارون می پیچه توی ناودون
پر می کشه پرستو، به زیر طاق ایوون
وقتی پرنده صبح، رو شاخه ها می شینه
خورشید خانم یه خوشه شبنم زگل می چینه
ابری ترین هوا رو توچشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم
وقتی که بوی بارون می پیچه توی جنگل
اقاقی از لطافت میشه یا طاقه مخمل
وقتی که ابری میشه چشمای سبز بیشه
دستای خیس بارون، می مونه روی شیشه
ابری ترین هوا رو توچشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم
حالا شبا که نیستی چشمای من میباره
آواز گریه هاتو بیاد من میاره
بعد تو دست بارون رو شونه های گل نیست
رو شاخه اقاقی،
جا پای سبز گل نیست
جا پای سبز گل نیست
رفتی و خاطره های تو نشسته تو خیالم
بی تو من اسیر دست ارزوهای محالم
یاد من نبودی اما من به یاد تو نشستم
غیر تو که دوری از من
دل به هیچ کسی نبستم
هم ترانه یاد من باش
بی بهانه یاد من باش
وقت بیداری مهتاب
عاشقانه یاد من باش
اگه بودی با نگاهت میشد از حادثه رد شد
میشه تو اتیش عشقت گر گرفتن و بلد شد
اگه دوری اگه نیستی
نفس فریاد من باش
تا ابد تا ته دنیا تا همیشه یاد من باش
سلام هانیه جون
چون گفتی بیا اومدم
وبتو نخوندم هنوز اما من عاشق شعرم
بازم بلیا پیشم منم حتما میام
بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند
شاید سکوتی تلخ بیانگردوست داشتنی شیرین باشد[قلب شکسته]
سلام خیلی خوب بود یه سر بیا وب ما ضرر نداره
فدات
سلام ممنون که بهم سر زدی خانم
ارادتمند شما
بابا قالب زود آپ کن
salam
manam shomaro link kardam
mamno0n
بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم
بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،
چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم،
چون توخوش ترازخوابی....
آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم.آپم
سلام بر ستارههای سوخته بر اندام دشت!
سلام بر بدنهای چاک چاک!
سلام بر خورشیدهای بر نیزه!
سلام بر مظلومیت بر خاک مانده.
سلام بر محرم!
سلام بر لحظههای غریب وصال!
این چشم ها برای که تبخیر می شود ؟
این حلقه ها برای چه زنجیر می شود ؟
پیراهن محرم من را بیاورید
دارد زمان هیئت من دیر می شود
با روضۀ حسین نفس تازه می کنم
وقتی هوای شهر نفس گیر می شود
می آیم از کدورت و اشک عزای تو
سرچشمۀ طهارت تصویر می شود
من دستمال گریۀ خود را نشسته ام
چون آب هم به نام تو تطهیر می شود
اشک تو تا همیشه جوان می چکد حسین
چشم من است اینکه چنین پیر می شود
من تازه تشنه می شوم و گریه می کنم
وقتی ز گریه چشم همه سیر می شود
ایمان به دست معجزۀ غم بیاورید
پیغمبری که باعث تکفیر می شود
این قطره نیست آینۀ توست یا علی
در اشک ما حسین تو تکثیر می شود
سلام هانیه جون

من که آخرش نفهمیدم هاجر هستی یا هانیه
وبتو خوندم
یعنی همین شعرایی که تو همین صفحه بود را کامل خوندم
خوشگل بود اما بعضیاشو با سختی خوندم
آخه هرچی زور میزدم وزنش جور درنمیومد
راستی من ؟آپم یه سر بیا پیشم